نگاهی به رمان صد سال تنهایی نوشته گابریل گارسیا مارکز
قفسه های کتاب کتابخانه عطاملک شهر نقاب به روی همگان باز است!!!

نظر شما راجع به وبلاگ ما

آمار مطالب

کل مطالب : 960
کل نظرات : 2

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 1288
باردید دیروز : 69
بازدید هفته : 1438
بازدید ماه : 3524
بازدید سال : 29360
بازدید کلی : 301750

  تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کتابخانه عمومی عطاملک جوینی و آدرس atamaleklib.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

 

 

جای کتاب را هیچ چیز پر نمی کند 

 

سخنان بزرگان



 کتاب مقوله بسیار مهمی است.

البته من به کارهای هنری و تصویری 
تلویزیون،سینما، یا از این قبیل چیزها 
خیلی اعتقاد دارم;
اما کتاب نقش مخصوصی دارد. 
جای کتاب را هیچ چیزی پر نمی‏کند. 
کتاب را باید ترویج کرد،...

 

 مردم باید به کتابخوانی عادت کنند
و کتاب وارد زندگی بشود.

 

 مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما،
پس از بازدید از ششمین 
نمایشگاه بین المللی کتاب
 تهران، 26/2/1372

 

یاداشت های دبیر کل

نهاد عمومی کتابخانه های عمومی کشور

مسابقه قرآنی

 

http://www.safiresobh.com/index.php/news/79-slider/2332-2016-10-08-15-36-58

 مناسبت ها 

 

 

 http://www.iranpl.ir/Portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=989b36d6-3211-45fd-b133-30401805cbac

 

کارتن کتاب 

 
 

  خلاصه کتاب های رسیده به کتابخانه

اخبار آزمون

 

  

 

برای کمک به انجمن خیرین کتابخانه ساز استان خراسان رضوی روی تصویر زیر کلیک کنید.

شماره حساب : 47979797/02 بانک ملت

 

 

مدیریت

 

نهاد

 

اداره

 

اتوماسيون اينترانت

 

اتوماسيون اينترنت

 

سامانه آمار

 

کتابخوانان

 

کتاب من

 

 ايميل

 

كتابخانه ديجيتال

 

خیرین

 

اطلس

ايران نمايه

 

 






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1288
بازدید دیروز : 69
بازدید هفته : 1438
بازدید ماه : 3524
بازدید کل : 301750
تعداد مطالب : 960
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1





دریافت کد ساعت

آپلود نامحدود عکس و فایل

آپلود عکس


تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : ،سعید فیضی،
تاریخ : شنبه 17 فروردين 1392
نظرات

 

 

 نسل های بعدی این خانواده از خوزه آرکادیو و همسرش ربکا به وجود می آیند. آمارانتا که قبل از ازدواج

ربکا با خوزه آرکادیو برای ازداج با یک مرد ایتالیایی رقابت می کند کینه ربکا را به دل می گیرد. از ازدواج پسر

خوزه آرکادیو و ربکا پسری به دنیا می آید که اسمش را آرکادیو می گذارند. خوزه آرکادیو و برادرش سرهنگ

آئورلیانو بوئندیا با زنی به نام پیلر ترنرا که فال ورق برای اعضای خانواده می گیرد رابطه برقرار می کنند که

پسر سرهنگ آئورلیانو بوئندیا به نام آئورلیانو خوزه از همین زن به وجود می آید. همسر جوان سرهنگ به اسم

رمدیوس بعد از ازدواج با او بدون آنکه برایش فرزندی بیاورد می میرد. اسم دیگر پسرهای سرهنگ آئورلیانو

بوئندیا را که از زنهای دیگر در جبهه جنگ به وجود آمده اند آئورلیانو می گذارند و اسم مادرهایشان را به اسم

هرکدام اضافه می کنند تا مادر هریک از آنها مشخص باشد. آرکادیو پسر خوزه آرکادیو در غیاب سرهنگ اداره

ماکوندو را برعهده می گیرد اما با ظلم و ستم به مردم دهکده همه را از خود عاصی می کند . حتی اورسول

مادربزرگ او از ظلم او ناراضی ست و این نارضایتی را با کتک زدن او به او نشان می دهد. آرکادیو از سانتا

سوفیا دل پیه داد صاحب یک دختر به نام رمدیوس و دو پسر دو قلو به نام های خوزه آرکادیوی دوم و آئورلیانوی

دوم می شود. از ازدواج آئورلیانوی دوم با فرناندا دل کارپیو دو دختر با نام های آمارانتا اورسول و رناتا رمدیوس

و یک پسر به اسم خوزه آرکادیو به وجود می آیند. رناتا رمدیوس از پسری به اسم مائوریسیا بابیلونیا که شاگرد

مکانیک است صاحب فرزندی به اسم آئورلیانو می شود. این آئورلیانو بزرگ می شود و با آمارانتا اورسول که

خاله اوست در غیاب شوهرش گاستون که بلژیکی است رابطه برقرار می کند و از او صاحب پسری به اسم

آئورلیانو می شود که آخرین نسل از خانواده بوئندیاست. ملکیادس که از کولی های دارای تجربه در فروش

کالهای اختراعی دنیای خارج به اهالی دهکده است به خوزه آرکادیو بوئندیا و دیگر اهالی دهکده اختراعاتی را

نشان می دهد که همه آنها را مجذوب شگفتی آن اختراعات می کند.

وقتی سرهنگ آئورلیانو بوئندیا زمام امور شورشیان آزادیخواه را برعهده می گیرد و با متحد کردن آنها به قدرت

می رسد به یک دیکتاتور تبدیل می شود و در اواخر دوره جنگ نسبت به همه حتی به مادر خود اورسول نیز

بدبین می شود طوری که وقتی وارد خانه می شود به اورسول دستور می دهد از فاصله سه متر به او نزدیک تر

نشود. او برای کسب قدرت از کشتن نزدیک ترین دوستان خود دریغ نمی کند و مارکز در خلل داستان نقل می

کند که او در عمر خود به هیچ کسی حتی به زنهایی که مادر فرزندانش بودند واقعا دل نبست و زندگی را در جنون

قدرت و بی اعتمادی به دیگران گذراند.

ناپدید شدن و مرگ بعضی از شخصیت های داستان به جادویی شدن روایت ها می افزاید. صعود رمدیوس به

آسمان درست مقابل چشم دیگران کشته شدن همه پسران سرهنگ آئورلیانو بوئندیا که از زنان در جبهه جنگ به

وجود آمده اند توسط افراد ناشناس از طربق هدف گلوله قرار دادن پیشانی آنها که علمت صلیب داشته و طعمه

مورچه ها شدن آئورلیانو نوزاد تازه به دنیا آمده آمارانتا اورسول از این موارد است.

شخصیت اورسول و پیلر ترنرا از بقیه افراد خانواده تفاوت دارد زیرا این دو نفر با حس ششم خود و گرفتن فال

ورق می توانند آینده افراد را پیش بینی کنند. بعد از مرگ اورسول این فرناندا دل کارپیو است که کنترل زندگی

افراد خانواده را برعهده می گیرد و نظراتش را بر آنها تحمیل می کند. چون او از ارتباط دخترش رناتا رمدیوس با

مائوریسیا بابیلونیا ناراضی ست و نمی خواهد مردم دهکده در جریان رابطه آن دو قرار بگیرند مرگ آن جوان را

سبب می شود و دخترش را به یک صومعه پیش عده ای راهبه می فرستد تا در آنجا تا پایان عمرش بماند. وقتی

راهبه ای به خانه فرناندا می آید و نوه او که فرزند رناتا و مائوریسیا است را با خود می آورد با وجود آن که

فرناندا در ابتدا قصد کشتن آن کودک را دارد اما از فکر خود منصرف می شود و آن بچه در آن خانه بزرگ می

شود.

تغییراتی که کولی ها در زندگی خانواده بوئندیا می دهند نیز جالب است. ملکیادس جادوگر که به عنوان کولی

همراه با کولی های دیگر وارد دهکده ماکوندو می شود پس از مدتی در خانه بوئندیاها ساکن می شود و به نوشتن

مکاتیبی به زبان سانسکریت می پردازد که خوزه آرکادیو و بعدها آئورلیانو پسر رناتا رمدیوس با خواندن این

مکاتیب سعی در بر مل کردن راز آن نوشته ها می کنند اما خوزه آرکادیو ناموفق می ماند و آئورلیانو با خریدن

تعدادی کتاب قدیمی از یک کتاب فروشی و خواندن آن کتاب ها به تدریج راز آن نوشته ها را کشف می کند. او در

بخش پایانی داستان به نحوه مردن افراد خانواده بوئندیا از نوشته های ملکیادس پی می برد. ملکیادس نوشته است

که اولین فرد خانواده یعنی خوزه آرکادیو بوئندیا با بسته شدن زیر یک درخت می میرد و آخرین فرد خانواده

خوراک مورچه ها می شود. در پایان داستان طوفانی اتفاق می افتد که آئورلیانو در حین خواندن واقعه طوفان و

مرگ خود در اثر طوفان در جریان نحوه مرگ خود قرار می گیرد و دیگر هرگز از اتاق ملکیادس خارج نمی

شود چون با وقوع طوفان زندگی او نیز به پایان می رسد و داستان تمام می شود.

تغییر ارتباط زنها و مردها از یک نسل خانواده بوئندیا به نسل دیگر در داستان جالب است. در نسل دوم پسرها

ارتباطی باز با زنهای متعدد دارند به طوری که سرهنگ آئورلیانو بوئندیا از داشتن این ارتباط های متعدد صاحب

پسران بسیار می شود اما در نسل های بعدی می بینیم که از تعداد زنهای مربوط به هر مرد رفته رفته کم می شود

تا جایی که گاستون شوهر بلژیکی آمارانتا اورسول به داشتن همان یک همسر قناعت می کند و با وفاداری با او در

دهکده زندگی می کند و آئورلیانو پسر رناتا رمدیوس نیز بعد از مراجعت گاستون به بلژیک برای خرید هواپیما و

انتقال آن به دهکده با آمارانتا اورسول رابطه برقرار می کند. تغییر زندگی مردان خانواده بوئندیا از چند زنه بودن

به تک زنه شدن را می توان در دو علت دید. سخت گیری مادرها در بزرگ کردن پسرهایشان و تحمیل نظراتشان

به آنها یکی از این عوامل است و عامل دیگر چسبیدن شبانه روزی پسرها به نوشته های ملکیادس برای رمز

گشایی از آنهاست که از ارتباط آنها با دیگر افراد به اندازه قابل توجهی کم می کند طوری که آنها فقط برای

احتیاجاتشان از اتاق ملکیادس به آشپزخانه و توالت می روند و همه وقت خود را در اتاق ملکیادس برای خواندن

نوشته هایش می گذرانند.

سبک رمان ص د سال تنه ایی رئالی سم جادو یی ست. مار کز با نوش تن از کولی ها از همان ابتدای رمان به شرح

کارهای جادو یی آن ها می پردازد و شگفتی های مربوط به حضور آنها در دهکده را در خلل داستان کش و قوس

می دهد تا حوادثی که به واقعیت زندگی در کلمبیا شباهت دارند با جادوهایی که در این داستان رخ می دهند ادغام

شده و سبک رئالیسم جادویی به وجود آید. فرود آمدن گل های زرد از آسمان تولد فرزند دم دار در اثر ازدواج

فامیلی زنده شدن ارواح و گشت و گذار مردگان در خانه بوی رمدیوس و فرستادن مردها به کام مرگ توسط او

وجود پروانه های زرد رنگ بالی سر مائوریسیا بابیلونیا که همراه او همه جا می روند مردن پرندگان در اثر

آمدن هیول به دهکده بلند شدن مکاتبب ملکیادس کولی به هوا با نیروی نامرئی و فاحشه خانه خیالی که همه حوادث

در آن غیر واقعی است بخش های جادویی این داستان را تشکیل می دهد.

مارکز در چند جای رمان زمان را به عقب می برد اما این برگشت زمانی به گذشته تاثیری در انسجام روایت ها

ندارد و باعث پیچیدگی داستان نمی شود.

داستان تنها یک راوی دارد که سوم شخص است اما اگر مارکز در بخش های مختلف رمان روایت را به شخصیت

های مختلف می سپرد با توجه به تفاوت ذهنیتی که هر کدام نسبت به دیگران دارد داستان زیباتر می شد و در عین

حال از این سادگی روایت بیرون می آمد.

رمان صد سال تنهایی با روایت جزئیات زندگی در دهکده ای تصوری که به زادگاه مارکز بی شباهت نیست

زندگی در کلمبیا را به خوبی به ذهن خواننده منتقل می کند و تداخل اثر شخصیت های مختلف داستان در واقع شدن

حوادث به زیبایی در آن شرح داده شده است.

 

 

 

 

صد سال تنهایی- گابریل گارسیا مارکز- ترجمه بهمن فرزانه- انتشارات امیر کبیر- چاپ چهارم- 1357 - تهران.

 

 

منبع:

گابریل گارسیا مارکز در رمان صد سال تنهایی به شرح زندگی شش نسل خانواده بوئندیا می پردازد که نسل اول

آنها در دهکده ای به نام ماکوندو ساکن می شود. داستان از زبان سوم شخص حکایت می شود. طی مدت یک قرن

تنهایی پنج نسل دیگر از بوئندیاها به وجود می آیند و حوادث سرنوشت ساز ورود کولیها به دهکده و تبادل کال با

ساکنین آن رخ دادن جنگ داخلی و ورود خارجی ها برای تولید انبوه موز را می بینند.

 

شخصیت های مهم رمان عبارتند از: خوزه آرکادیو بوئندیا که اولین مرد وارد شونده به سرزمینی ست که بعدها

ماکوندو نام می گیرد زن او به نام اورسول که در طی حیات خود اداره کردن خانواده را با تحمیل مقررات خود به

بچه ها عهده دار می شود و تولد چندین نسل را به چشم می بیند. اورسول به ساختن آب نبات های کوچک به شکل

حیوانات می پردازد تا مخارج خانواده را تامین کند. دو پسر او آئورلیانو و خوزه آرکادیو هستند که اولی در جنگ

شرکت می کند و به عنوان سرهنگ و رهبر آزادی خواهان به مبارزه با دولت محافظه کار می پردازد و دومی به

سفر می رود و بعد از بازگشت به دهکده ماکوندو به کارهای خلف اخلق می پردازد. سرهنگ آئورلیانو بوئندیا

در طی سال های جنگ از زنهایی که با آنها در جبهه جنگ آشنا شده صاحب پسران بسیار می شود. دختر اورسول

به نام آمارانتا بر خلف دو برادر خود تا آخر عمر مجرد می ماند و سرپرستی بچه های دیگران را برعهده می

گیرد.


تعداد بازدید از این مطلب: 977
موضوعات مرتبط: معرفی ونقدکتاب , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








کتابخانه عمومی عطاملک جوینی در سال 1388 تاسیس شد واز تابستان سال 1391در ساختمان جدید به مساحت زمین950مترمربع و مخزن به مساحت208متر مربع به فعالیت خود ادامه داد.در حال حاضر زیر نظر اداره کل کتابخانه های عمومی استان خراسان رضوی مشغول به فعالیت می باشد.این کتابخانه دارای 14000نسخه کتاب و تعداد اعضا 1000نفر می باشد. آدرس: شهرستان جوین -شهرنقاب- خ امام خمینی(ره)-خ شهیداوینی- کتابخانه عمومی عطاملک جوینی شماره تلفن:05145223155 نمابر: 05145223155 کتابخانه شامل بخش های:مرجع-نشریات ادواری-کافی نت-بخش کودک و نوجوان و همچنین نرم افزار نمایه نشریات و بخش سمعی وبصری می باشد.


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود